اینقدر پاپیچم نشو
|
|
سردمه! مثل آغاز حیات گل یخ.
سردمه! مثل مورچه ای که زیر بارون تند،
رد بوی خط راه لونه شو می جوره!
عین هستی و زوال سردمه!
مثل یک سیب لهیده توی یخچال سونی.
عین آمال و محال سردمه!
مثل یک سگ که توی جنگ سگی
حس بویائیش، رفته باشه از دست
عین فیلسوف و سئوال سردمه...!
مثل یک بابونه که تو گوش ترُدش،
باد، هی می خونه خوشگله سرنوشتت اینه! سردمه!
مثل یک چوب بلال، که تو قبرستون افتاده باشه
عین کودک و خیال سردمه
خب برو زیر لحاف
صد لحاف هم كممه
آتیشو الو كنم؟
می دونی چیه نازی؟
تو سینه ام قلبم داره یخ می زنه
اما انگار توی سرم، كوره آتیش روشن كردند.
(نوشته پینکولا استس)
نظرات شما عزیزان:
|
سه شنبه 27 دی 1401برچسب:, |
|
|
|